پری دریایی
یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. روزی روزگاری اون گذشته های دور، وقتی من گهواره مادرم و تَراق و توروق تکون می دادم و بابام کنار من تَق و توق بازی می کرد. یه شاخه ای از درخت کنده شد و افتاد ته دره. یک مردی هم اون و پیدا کرد و ازش یه چوب ماهیگیری ساخت.
TÜRKÇE
İNGİLİZCE
ALMANCA
FRANSIZCA
ARAPÇA
RUSÇA
JAPONCA
İSPANYOLCA